نزدیکی نجران شهری بود و ساحری آنجا به مردم سحر میآموخت. فیمیون از قضا در نزدیکی آنجا چادر زده بود و خدای را عبادت میکرد. پسری عبدالله نام که از بقیه زرنگ تر بود قبل از درس سحر نزد چادر رفته و احوال فیمیون میدید؛ و دیر به نزد ساحر http://c71258.livebloggs.com/2449116/آموزش-وبلاگ-سازی